۴ مطلب در اسفند ۱۳۹۵ ثبت شده است


علی انصاریان که در نقش شهیدرضایی مجد در حال نقش آفرینی است در سالگرد شهادت این شهید در اینستاگرامش پستی منتشر کرد.
 ، علی انصاریان بازیکن اسبق پرسپولیس که در نقش شهیدرضایی مجد در حال نقش آفرینی است با انتشار پستی در اینستاگرامش به سالگرد شهادت شهید رضایی مجد اشاره کرد و نوشت:

سلام...

امروز سالگرد شهادت مردیه که مثل همه رفیقاش مرد بود مرد...

شهید رضایی مجد که به خاطرش خیلى سالها لیگ به اسمش بود وهست و من فقط اسمشو شنیده بودم همین... وقتى قرار شد نقششو بازى کنم ،،تازه فهمیدم عجب دلاورى بوده این امیر خان ،،عجب دل شیرى داشته و داشتن که از شهرت و پول زدن و رفتن بخاطر خاک و ناموس و وطن جنگیدن و چشم بستن به تمام لذتهاى دنیااا ... روحت شاد و روحشون شاد،،، امیدوارم لایق بوده باشم و شرمنده خانواده عزیزش ،بخصوص مادر نازنینش ،یکى از هزاران شیر زن ایران نشم ... یا على ٣٣،٢٤

روحشون شاد و آرام این شیر مردهاى ایران زمین

اینستاگرامی علی انصاریان برای یک شهید+عکس

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۹۵ ، ۲۱:۴۴
اعظم سادات سرآبادانی

در بحبوحه عملیات و الفجر هشت به ساحل اروند آمدیم چون بعضی از بچه‌ها اعزام اول بودند ممکن بود دچار ضعف روحیه شده باشند، وقتی به اسکله رسیدیم شهید اربابی کنار اسکله ایستاده بود و آن‌ها را کمک می کرد سوار قایق شوند مثل کرایه کش‌های شهری داد می زد: «فاو پنج تومان! فاو پنج تومان!»


شهید «علی محمد اربابی»

شهید «علی محمد اربابی» مهرماه 1344 در بیدگل در خانواده ای متدین و مستضعف دیده به جهان گشود. در سن 2 سالگی دچار مریضی لاعلاجی شد تا جایی که دکترها و اطباء ‌آن زمان با توجه به نوع بیماری و امکانات پزشکی و بهداشتی موجود، امیدی به بهبودی وی نداشتند . بعد از مدت کوتاهی علی محمد از سوی خداوند یکتا مورد عنایت قرار گرفت و شفاء یافت. شش ساله بود که به جای قدم گذاردن در مسیر مدرسه و تحصیل، بخاطر وضع مالی خانواده در کنار پدرش که در کوره های آجرپزی مشغول کار بود، به وضع اقتصادی خانه کمک می کرد. علاقه وافر او به تحصیل باعث شد تا در کنار آن کار طاقت فرسای روزانه، تحصیل خود را در دبستان شبانه آغاز کند. سال 57 او که در کلاس سوم راهنمایی شبانه به تحصیل مشغول بود علاقه زیادی به فعالیت های سیاسی از خود نشان داد، با پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل نهادهای انقلابی، او اولین فعالیت های سیاسی خود را همراه با ادامه تحصیل در دبیرستان و حضور در پایگاه های بسیج شهر آغاز کرد. با شروع جنگ تحمیلی اولین بار در تاریخ 5/6/1360 به جبهه های غرب اعزام و سپس در عملیات فتح المبین و بیت المقدس شرکت کرد و در همان سال به عضویت رسمی سپاه درآمد. پس از مدتی فعالیت در اعزام نیروی بسیج سپاه کاشان به لشگر 8 نجف اشرف و به عنوان فرمانده گروهان گردان محمدرسول الله(ص) در عملیات شرکت نمود سپس در مسئولیت های مختلف لشگر چون : جانشین و مسئول آموزش نظامی، مسئول واحد بسیج، مسئول قرارگاه و پشتیبانی لشگر، جانشین ستاد لشگر، مسئول ستاد تیپ زرهی لشگر برعهده داشت .

اواخر سال 1364 در حالی که با بدنی مجروح در خانه بستری بود بنا به اصرار دوستان و والدین ازدواج نمود ولی چند روزی از این پیوند نگذشته بود که به دلیل نزدیک شدن عملیات والفجر 8، وقتی ضرورت حضورش را در لشگر تلفنی به او خبر دادند با همان بدن مجروح، خود را به رزمندگان اسلام رساند. قبل از عملیات کربلای 4، به سمت رئیس ستاد لشگر 8 نجف منصوب شد و با شروع عملیات کربلای 4 در حالیکه فرماندهی لشگر (شهید بزرگوار سردار احمد کاظمی) مسئولیت پشتیبانی و عقبه لشگر را به او محول کرده بود، با اصرار فراوان در خط مقدم جبهه حضور پیدا کرد و سرانجام در تاریخ 15/10/1365 ساعت 30/1 بامداد روی اسکله خرمشهر (روبروی جزیره ام الرصاص) به آرزوی دیرینه خود (شهادت) نائل آمد.

دشمن آنچنان از شهادت این سردار دلیر اسلام شاد شد که به مدت سه روز اقدام به برپایی مراسم جشن و پایکوبی کرد. تشیع پیکر این شهید دلاور در شهرستان آران و بیدگل بی نظیر بود پیکر پاکش را در گلزار شهدای امام زاده هادی بیدگل به خاک سپردند.

دشمن آنچنان از شهادت این سردار دلیر اسلام شاد شد که به مدت سه روز اقدام به برپایی مراسم جشن و پایکوبی کرد. تشیع پیکر این شهید دلاور در شهرستان آران و بیدگل بی نظیر بود پیکر پاکش را در گلزار شهدای امام زاده هادی بیدگل به خاک سپردند.

این خاطره زیبا و شاد از این شهید بزرگوار که به عنوان فرمانده، مسئول به دست آوردن روحیه نیروهای خود بوده بسیار دلنشین است:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۹۵ ، ۲۰:۵۰
اعظم سادات سرآبادانی


‍ #گذرے_بر_سیره_شہید 



متولد نهم آبان ۱۳۶۴ بود، در تهران. مثل همه دهه شصتی ها چیز زیادی از دفاع مقدس و حال و هوای جهه ها به یاد نداشت.مطابق سالروز تولدش تنها ۴ ساله بود که روح الله به خدا پیوست.


اما از همان کودکی سرباز امام بود 


و گوش به فرمان خلف صالحش. و دقیقا به همین دلیل هم بود که وقتی شنید همه دغدغه رهبری حفظ حرمین شریفین است 

و دلش از حمله تکفیری ها به درد آمده، زن و بچه ۹ ماهه اش را به خدا سپرد و لباس رزم پوشید. رفتا تا این بار نه فقط از ناموس ملت و کشورش که از حرم آل الله در کشوری غریب دفاع کند. 


هر چند دفاع را فقط در جنگ و اسلحه نمی دید، او سال های متمادی در اردوهای جهادی در مناطقی همچون بشاگرد، جور دیگری دفاع را در خدمت به مردم محروم آنجا تجربه و تمرین کرده بود. مرد عمل بود

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۵ ، ۲۳:۵۵
اعظم سادات سرآبادانی


‍ #برشی_از_وصیت_نامه_شهید 



- اگر در پیروزی‌ها خودمان را دخیل بدانیم این حجاب است برای ما، این شاید انکار خداست.

- اگر برای خدا جنگ می‌کنید احتیاج ندارد به من و دیگری گزارش کنید. 

گزارش را نگه دارید برای قیامت. اگر کار برای خداست گفتنش برای چه؟

- در مشکلات است که انسانها آزمایش می‌شوند. صبر پیشه کنید که دنیا فانی است و ما معتقد به معاد هستیم.

- هر چه که می‌کشیم و هر چه که بر سرمان می‌آید از نافرمانی خداست و همه ریشه در عدم رعایت حلال و حرام خدا دارد.

- سهل‌انگاری و سستی در اعمال عبادی تأناثثیر نامطلوبی در پیروزی‌ها دارد.

- همه ما مکلفیم و وظیفه داریم با وجود همه نارسایی‌ها بنا به فرمان رهبری، جنگ را به همین شدت و با منتهای قدرت ادامه بدهیم زیرا ما بنا بر احساس وظیفه شرعی می‌جنگیم نه به قصد پیروزی تنها.

- مطبوعات ما جنگ را درشت می‌نویسد، درست نمی‌نویسد.


- مسأله من تنها جنگ است و در همان جا هم مسأله من حل می‌شود.


- همواره سعی‌مان این باشد که خاطره شهدا را در ذهنمان زنده نگه داریم و شهدا را به عنوان یک الگو در نظر داشته باشیم که شهدا راهشان راه انبیاست و پاسداران واقعی هستند که در این راه شهید شدند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۵ ، ۰۱:۵۲
اعظم سادات سرآبادانی